پیش القاگر/پیش القایی
چرا ما معمولاً فرض میکنیم که هرچیزی که در لحظه بدان متمرکز میشویم، اهمیت خاصی دارد؟
یک دلیل این است که هر چیزی که ما بر آن متمرکز میشویم، معمولاً اهمیت ویژهای در لحظه دارد. این تنها منطقی است که توجه برجستهای به فاکتورهایی کنیم که بیشترین اهمیت و کاربرد را در یک موقعیت خاص برای ما دارند. مثل: صدایی عجیب در تاریکی، بوی سیگار در تئاتر، مدیرعاملی که شروع به صحبت میکند.
گونههای جانوری غیر از انسان نیز بدین صورت عمل میکنند و اولویتهای مشابهی را آشکار میکنند.
برای مثال میمونهای «رزوس» [میمونهای دم کوتاه هندی] برای فرصت دیدن اعضای مهم (مقام بالا) «کلونی» خود، انعامی به شکل پاداشهای خوراکی پرداخت میکنند. اما برای انتقال توجهشان به اعضای غیر مهم، انعام خوراکی دریافت میکنند.
در همه گونهها و برای همه دلایل، توجه مستقیم به گزینههایی که از نظر مرتبه در رده بالایی هستند قابل درک است.
با این وجود سیستمِ ملموسِ تمرکزِ منابعِ محدودِ توجه بر چیزی که البته اهمیت ویژهای دارد. یک نقص دارد و آن هم اینست که ما میتوانیم این باور نادرست را پیدا کنیم .که یک چیز مهم است، فقط به دلیل اینکه توسط برخی فاکتورهای نامربوط برای توجه دقیق به آن چیز رهنمون شدهایم.
اغلب بیشتر مردم باور دارند که اگر آن ها به یک چیز، ایده، رویداد، یا گروه توجه میکنند، ممکن است برای تضمینِ درنظر گرفتن، به اندازه کافی مهم باشد.
اما این درست نیست، “تنظیم برنامه-کاری” در آمریکا و آلمان مثالهاییاند که این را نشان دادهاند.
تنظیم برنامه-کاری
در چنان مواردی، پوشش خبری اتخاذ شده توسط عنصر داستان، در وقت لازم یا از طریق احساسات، زمانی که مورد تمرکز قرار گیرد، توجه مخاطب را جلب نموده و تغییر میدهد.
پس، این تمرکز تغییر یافته، ارزیابی اهمیت مسائل ملی را از دیدگاه مشاهدهگران متأثر ساخت. پس از تشخیصِ حد آسیبپذیری ما دربرابر انحراف تمرکز، من در نهایت به ارزش یک جمله معروف از عوامل نشریه «هالیوود» پی بردم. که میگوید: “چیزی به عنوان بدنامی وجود ندارد.“
من همیشه فکر میکردم که این گفته بی معنی است. چرا که موارد به یاد ماندنی از تخریب شهرت و درآمد برخی چهرههای مشهور وجود داشته است.
به عنوان یک مثال، «گولفر تایر وود» درآمد سالانه حدود 22 میلیون دلاری خود در فعالیتهای تبلیغاتی را در پی افشای رسوایی جنسی در سال 2009 از دست داد.
اما اکنون ایده را درمییابم. در حالی که ممکن است از برخی جهات نادرست باشد. میتواند در جنبههای دیگری درست باشد.
غالباً گفته شده است که افراد مشهور از عاقبت یک چیز بیش از هرچیز دیگری میترسند. و آن، فراموش شدن، نادیده انگاشته شدن، یا به روشهای دیگر از توجه فرهنگ عمومی حذف شدن میباشد.
شهرتِ نیرومند ناگهان آن ها را به روشی نادیده می گیرد. که بدترین عاقبتهاست. چرا که پیش از آن برای ایشان توجه را به ارمغان آورده و توجه، عمده آن ها را با اهمیت حتمی تعمید می دهد.
نتیجه
پس، متقاعدکنندهای که به طوری هنرمندانه، توجه بیش از حدی را به ویژگی خواستنیتر یک عرضه معطوف مینماید، یک پیش-القاگر موفق خواهد بود.
یعنی نه تنها در روشی مبتنی بر توجه مستقیم، مؤثر واقع میشود. (برای مقدمه چینی به جهت اینکه مخاطب آن ویژگی را کامل در نظر بگیرد)، بلکه همچنین با مقدمهچینی برای عاریه گرفتن اهمیت یک ویژگی بزرگنمایی شده. حتی پیش از آنکه آن را بیازمایند، به کار می آیند. زمانی که مخاطبان آن را کامل تلقی کنند، یک تأثیردوگانه را تجربه میکنند.
احتمالاً آن ها متقاعد میشوند که آن جنبه ویژه با علائمی بی طرف، آن ها را به سوی آن هدایت کرده است. و همچنین با تلقی کردن سایر جنبه ها به عنوان چیزهای فرعی به ویژه مهم،برای ایشان مطلوبیت ویژهای خواهد داشت.
این مطلب بخشی از کتاب پیش القایی می باشد. اگر به مطالعه جزئیات و آموزه های بدیع این کتاب علاقمند هستید، جهت خرید این کتاب با کارشناس
بخش تألیفات گروه مشاورین پریمیوم (سرکار خانم دولتداد) به شماره تماس 09120815155 تماس بگیرید.
جهت کسب اطلاعات بیشتر چه در این زمینه و چه در سایر زمینه های مرتبط با کسب و کار، به کانال تلگرامی و اینستاگرام ما بپیوندید.
موفق و پیروز باشید
گروه مشاورین پریمیوم