انتقال تكنولوژي عمومي، تجاريسازي و رشد تجاري
چكيده:
این مقاله شرايط تجاريسازي تكنولوژيهاي عمومي انتقال يافته به بخش خصوصي و تأثير آنها را روي رشد تجاري مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهد.
ما روي بهرهبرداري تجاري از فناوريهاي انتقال يافته توسط دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي دولتي (U & PRIs) به شركتها تمركز ميكنيم.
اين تحليل تجربي از اطلاعات به تفصيل مرتبط با مجموعه گستردهاي از نمونههاي واقعي انتقال تكنولوژي عمومي- خصوصي در كره (514 نمونه تكنولوژي انتقال يافته توسط 43 دانشگاه و مؤسسه تحقيقاتي دولتي) استفاده ميكند تا نقش ظرفيت جذب شركتها و قابليتهاي نوآوري داخلي، همكاري با U & PRIs و شدت رقابت بازار را در تعيين موفقيت تجاريسازي و رشد تجاري نشان دهد.
شدت رقابت بازار به صورت برجستهاي مسيرهايي را تحت تأثير قرار ميدهد كه طي آنها ظرفيت جذب و ظرفيت نوآوري داخلي تجاري سازي موفق را تحت تأثير قرار ميدهند.
تجاريسازي موفق نيز به نوبه خود رشد تجاري را تحت تأثير قرار ميدهد. شراكت مؤثر يك عامل اصلي تجاريسازي موفق تكنولوژيهاي انتقال يافته بدون توجه به موقعيتهاي بازار محسوب ميشود. ظرفيت جذب در موفقيت كوتاهمدت و رشد طولانيمدت سهيم ميباشد وقتي رقابت بازار قوي ميباشد.
ظرفيت نوآوري داخلي
شركتها بايد قابليتهايشان را براي تبديل منابع انساني و فني جديد به دارايي توسعه دهند. داراييهايي كه شركتها را قادر ميكنند كه در عرصه رقابت حضور داشته باشند بايد ارزشمند،تكرارنشدني و غيرقابل جايگزين باشند.
ظرفيت تحقيق و توسعه كه به توانايي شركتها براي توسعه محصولات ارزشمند به صورت پيوسته اشاره ميكند.
طي زمان عملكرد شركت را تقوبت ميكند به نحويكه رقبا نتوانند جايگزين آن شوند .
با توجه به نظريه رشد داخلي رومر (1986)، انباشتگي دانش در داخل يك شركت نتيجه سرمايهگذاري تحقيق و توسعه (R&D) ميباشد كه با افزايش بهرهوري نهايي امكان رشد را براي شركت فراهم ميكند. سرمايههاي R&D براي رشد پايدار شركتها به ويژه در اقتصاد دانشبنيان از اهميت اساسي برخوردار ميباشد. در اقتصاد دانشبنيان سرمايهگذاري R&D مهمترين سرمايهگذاري محسوب ميشود و شركتها ميتوانند مبتنيبر پتانسيل رشدشان اين نوع سرمايهگذاري را انجام دهند.
فعاليتهاي نوآورانه مبتنيبر R&D داخلي شركت موانعي را براي رقيبها ايجاد ميكنند، بنابراين اقدامات رقيبهاي احتمالي را براي ورود به بازار محدود ميكنند و توانايي شركت را براي تسلط بر بازار تقويت ميكنند. برچيسكي (2013) ظرفيت تحقيق و توسعه را به عنوان توانايي سرمايهگذاري روي R&D داخلي مورد نياز براي ايجاد دانش تعريف كرد و نشان داد كه ظرفيت R&D به صورت مثبت نتايج اقدامات شركت را در زمينه نوآوري تحت تأثير قرار ميدهد. تساي و وانگ (2008) همبستگي مثبتي را بين سرمايهگذاري R&D و بهرهوري R&D نشان دادند.
اتفاقنظر گستردهاي در اين زمينه وجود دارد كه R&D بخش اساسي از راهبردهاي رشد شركت را تشكيل ميدهد و اينكه سرمايهگذاري روي RD& اساس رشد پايدار شركتها ميباشد. با اين وجود، عدم قطعيت درباره نتايج R&D و مدت زماني كه صرف ميشود تا بازده موردنظر حاصل شود، باعث ميشوند كه شركتها دچار ترديد شوند. سرمايهگذاري R&D از اين جهت يك شمشير دولبه محسوب ميشود.
توجهمان را روي اين نكته متمركز ميكنيم:
كه چگونه ظرفيت نوآوري داخلي تجاريسازي تكنولوژيهاي انتقال يافته و رشد طولانيمدت شركت را تحت تأثير قرار ميدهد.
شراكت عمومي- خصوصي
تفاوتهاي موجود در ديدگاه نقش و مواضع بين U & PRIs و شركتها اغلب بزرگترين مانع براي همكاري با يكديگر محسوب ميشوند. بخشهاي عمومي و خصوصي ارزشهاي مختلفي را دنبال ميكنند.
از يكديگر انتظارات مختلفي دارند كه به افزايش تنش در بعضي موارد منجر ميشوند.
محققين عمومي ممكن است از مقدار اطلاعات فني كه دارند، بهرهبرداري كنند.
درحاليكه شركتهاي خصوصي از مقدار اطلاعات تجاري كه دارند، بهرهبرداري ميكنند.
اين عدم تقارن دانش ممكن است طرفين را به انتقال فناوري ترغيب نمايند تا بتوانند بهرهبرداري از يكديگر را به حداكثر برسانند.
هزينه معامله اساساً از عدم تقارن اطلاعات نشأت ميگيرد.
شركتها ميتوانند اين عدم تقارن را با توسعه شبكههايشان كاهش دهند.
اعتماد متقابل در بين شركتكنندگان شبكه ميتواند هزينه كلي معامله را با كاهش رفتار فرصتطلبانه كاهش دهد.
اعتماد متقابل قوي ترس از رفتار فرصتطلبانه احتمالي طرفين ديگر را برطرف ميكند. اعتماد به شركت امكان ميدهد تا به نحو مؤثر از نشر ناخواسته دانششان راانتقال دهند. حس اطمينان ميتواند در ميان گذاشتن دانش و باورها را تسريع كند.
ماهيت تعامل بين شركا به عنوان عامل اصلي براي پايداري PPP شناسايي شده است . انواع مختلف تعامل در مراحل مختلف توسعه مبتنيبر چارچوب قابليتهاي پويا از اهميت اساسي برخوردار ميباشند. همكاري پيوسته نگراني مهم مديريت در PPP محسوب ميشود.
ميتواند به صورت برجستهاي اشتراكگذاري اطلاعات را در بين شركا ميسر كند .
ارتباطات پيوسته بين شركا نيز براي ارائه مؤثر اطلاعات،
ميسر كردن توسعه دانش و توسعه درك مشترك در رابطه با مسائل پيچيده از اهميت برخوردار ميباشند.
بنابراين همكاري مؤثر يك مؤلفه اساسي عملكرد موفق محسوب ميشود.
نتيجهگيري
مقاله كنوني به تفصيل ميزاني را مورد ارزيابي قرار ميدهد كه عوامل مهم شناسايي شده در متون اقتصادي مثل ظرفيت جذب شركت دريافتكننده، ظرفيت نوآوري داخلي و شراكت مؤثر بين U&PRI عرضهكننده و شركت دريافت كننده تجاريسازي موفق تكنولوژيهاي انتقال يافته از بخش عمومي را تحت تأثير قرار ميدهند. اين نكته را نيز مورد ارزيابي قرار ميدهد كه چگونه موفقيت تجاريسازي طي زمان رشد شركت را تحت تأثير قرار ميدهد.
اين تحليل تجربي مبتنيبر اطلاعات به تفصيلي است كه از نظرسنجي گسترده 5340 تكنولوژي انتقال يافته
از 43 دانشگاه و مؤسسه تحقيقاتي دولتي كره
به بخش خصوصي آن طي دوره سه ساله به دست آمدند.
تضمينكننده نمونه وسيع و معرف بخش توليدي كره با 514 انتقال تكنولوژي ميباشد كه نهايتاً اطلاعات كاملي را درباره تمام عوامل موردنظر فراهم ميكند.
مقاله كنوني صرفاً روي فرآيند انتقال تكنولوژي توسط توسعه حيطه تحليل به نتيجه انتقال تكنولوژي تمركز نميكند، بلكه تجاريسازي تكنولوژي و تأثير آن روي رشد شركت را نيز مورد ارزيابي قرار ميدهد.
تحقيق كاربردهاي مفيدي براي توسعه راهبردهايي براي تجاريسازي موفق شركت و توسعه ديدگاه سياستگذاران در رابطه با تقويت اكوسيستم نوآوري دارد.
نتايج:
تأثيرات عوامل ارزيابي شده روي موفقيت تجاريسازي تكنولوژي انتقال يافته
و رشد شركت با توجه به شدت رقابت بازار كه شركت با آن مواجه ميباشد، متفاوت ميباشند.
وقتي رقابت قوي ميباشد، شركتها نياز دارند:
كه از راهبردهاي فعال و باز نوآوري براي بررسي و اقتباس دانش و تكنولوژيهاي خارجي به منظور تضمين بقا و رشد خود استفاده نمايند.
وقتي رقابت بازار نسبتاً ضعيف ميباشد، تجاريسازي موفق تكنولوژيهاي انتقال يافته تأثير برجسته آماري روي رشد طولاني مدت شركت ندارد.
سطوح بالاي رقابت بازار با تأثيرات مثبت قوي ظرفيت جذب شركت دريافتكننده،
قابليتهاي نوآوري داخلي و شراكت مؤثر عرضهكننده- دريافت كننده تكنولوژي
روي تجاريسازي موفق تكنولوژيهاي انتقال يافته مرتبط ميباشند.
رقابت ضعيف بازار به صورت مثبت با تأثير قوي شراكت عمومي- خصوصي مؤثر روي تجاريسازي موفق تكنولوژي مرتبط ميباشد. مهم است تأكيد ورزيم كه شراكت مؤثر عمومي- خصوصي يك عامل اساسي در تجاريسازي موفق تكنولوژيهاي انتقال يافته است.
ظرفيت جذب شركت در تجاريسازي موفق كوتاهمدت و رشد طولاني مدت شركت سهيم ميباشد وقتي رقابت بازار قوي ميباشد. وقتي رقابت بازار ضعيف است، ظرفيت نوآوري داخلي براي رشد طولانيمدت شركت سودمند ميباشد.
ممكن است موفقيت كوتاهمدت شركت را در زمينه تجاري سازي تكنولوژي كمرنگ نمايند.
اين نتيجه ممكن است نشاندهنده انگيزههاي كمتر براي نوآوري در بازارهاي متمركز باشد.
ضرورت دارد تحقيقات آتي دلايل اقتباس تكنولوژيهاي عمومي را مورد بررسي قرار دهند. اينكه شركتها تكنولوژيها را براي بهبود محصولات كنوني اقتباس ميكنند
براي دسترسي به نوآوري بنيادي از طريق معرفي محصولات جديد به بازار، تفاوت برجستهاي در نتايج انتقال تكنولوژي ايجاد ميكند.
اين انگيزه متفاوت اقتباس تكنولوژيهاي U&PRIs ممكن است صراحتاً تفاوتهاي مشاهده شده در تأثيرات ظرفيت نوآوري داخلي و ظرفيت جذب را روي رشد شركت در محيطهاي مختلف بازار توضيح دهد. نهايتاً، درحاليكه تحقيق كنوني از شدت رقابت بازار به عنوان يك عامل مشروط استفاده ميكند.
تحقيقات آتي ممكن است ويژگيهاي مهم ديگري را براي متمايز كردن نظامهاي نوآوري بخشي مورد محاسبه قرار دهند.